بازاریابی رابطه ارزشمندی است که میان شما و خریداران کالا و خدمات شما برقرار می‌شود.این رابطه می‌تواند آنلاین، شخصی، تلفنی، توسط ایمیل، دریک نمایش، در یک آگهی، توسط شنیدن، خواندن و یا دیدن شکل بگیرد. این رابطه از لحظه‌ای که مشتری شما را می‌شناسد تا زمانی که از طرف شما توسط یک بازاریاب چریک زیرک ترغیب می‌شود ادامه دارد. اما اگر شما یک چریک نظامی هستید، احتمالا برای شما اتفاق نخواهد افتاد.شما آنچه را که چریک‌ها می‌دانند، می‌دانید – شما خودتان را به هر دری می‌زنید تا مشتری را جذب کنید و نمی‌خواهید آن مشتری را تحت هیچ شرایطی از دست بدهید. چون تشخیص می‌دهید که این رابطه ارزشمند شامل همان بازاریابی واقعی است – یک تجربه کامل (محض).وظیفه شما به عنوان یک بازاریاب چریک این است که هر لحظه از این رابطه را برای مشتری ارضاء کننده، آسان و ارزشمند کنید. زمانی که اینگونه عمل کنید، به درستی یک متخصص بازاریابی چریکی خواهید بود.بازاریابی رابطه ارزشمندی است که میان شما و خریداران کالا و خدمات‌تان برقرار می‌شود.ولی به این اندازه خوب بودن آسان نیست. برای به دست آوردن چنین مزیت رقابتی قدرتمندی، ما به شما طلای خالصی می‌دهیم که از گنجینه بازاریابی چریکی استخراج کرده‌ایم. به عقیده ما، اینها همه طلاست، و در اینجا به صورت تکه‌های ناب و خالص بر روی کاغذ قرار گرفته‌اند! بازاریابی واقعا یک تجربه کامل است.بازاریابی از لحظه‌ای که شما می‌خواهید خدمت یا محصولی را برای فروش به دیگران ارائه کنید، شروع می‌شود. در آن لحظه سئوالاتی مهم باید پاسخ داده شوند: نام چیزی که شما می‌خواهید به فروش برسانید چیست؟ افراد کجا می‌توانند آن را خریداری کنند؟ قیمت آن چقدر است؟ افراد چگونه می‌توانند وجه را پرداخت کنند؟ تولید آن برای شما چقدر هزینه داشته است؟ محصولات شما در چه رنگ‌هایی در وبسایت و در فروشگاهعرضه خواهند شد؟

پاسخ‌های این سوالات مثل باد تغییر می‌کنند، چون بازاریابی هم به همین روش تغییر می‌کند. قابلیت تغییر بخشی از ژن بازاریابی چریکی است.ژن بازاریابی چریکی دو بخش دیگر هم دارد: اول اینکه در بازاریابی بر اساس یک طرح (برنامه) خیلی ساده عمل کنید که همه بتوانند آن را انجام دهند.بخش دوم، که همه نمی‌توانند تا انتها به آن پای بند بمانند، متعهد بودن به آن برنامه است. بیشتر افراد پاسخ‌هایی سریع انتظار دارند، که محقق نمی‌شود؛ نتایج فوری انتظار دارند، که حاصل نمی‌شود؛ در ابتدای کار سود بالا می‌خواهند، که به دست نمی‌آید. در نتیجه آنها طرح خود را رها می‌کنند و یقین می‌کنند که آن طرح محقق نخواهد شد. و آنها از بازاریابی گله‌مند هستند که برای آنها موثر نبوده است.ولی بازاریابی برای همه موثر است به شرط اینکه به درستی انجام شود. بازاریابی چریکی به وجود آمده است تا به شما در انجام یک بازاریابی صحیح کمک رساند.بازاریابی چریکی عبور از یک نوع بازاریابی بی‌صاحب به بازاریابی جریان غالب را فراهم آورده است. این روش پیام خود را از مکانی در کالیفرنیا به اکثر نقاط دنیا رسانده است و به دو دلیل ساده که در ادامه می‌آید، هم کسب‌وکار‌های بزرگ و هم کوچک را شامل می‌شود:1. این روش می‌تواند یک موضوع پیچیده را خیلی آسان به انجام رساند.2. اگر این روش را به درستی انجام دهید همیشه موثر خواهد بود.بازاریابی بدون طرح و برنامه مانند جنگیدن تحت امر فرمانده‌ای است که ابتدا می‌گوید : " آماده.... آتش...." و پس از آن فرمان هدف گیری را صادر می‌کند.بازاریاب چریک، مهارت استفاده درست و مناسب این روش را فرا گرفته است. هدف تبدیل شما به یک بازاریاب چریک است. بعد از آن که شما به یک بازاریاب چریک تبدیل شدید، خواهید فهمید که تمام بازاریابی ارتباط هر شخصی از درون شرکت شما با هر کسی بیرون از شرکت‌تان است. در بازاریابی غیر چریکی تنها توجه به کلیات می‌شود و از جزئیات غفلت می‌شود. اما بازاریاب‌های چریک هرگز از جزئیات غفلت نمی‌کنند.بازاریابی، حقیقتی است که جذاب و فریبنده جلوه داده می‌شود.بازاریاب چریکی می‌داند که امروزه بازاریابی نشان دادن حقیقت به طریقی جذاب است. در گذشته اغلب فعالیت‌ها بازاریابی شامل حقیقت نبود و بیشتر آنها هم حتی جذاب نبودند.اکثر مردم نمی‌فهمیدند که بازاریابی یک فرآیند و جریان است نه یک رویداد و اتفاق.بازاریابی چریکی آغاز و حد میانی دارد اما به ندرت پایان می‌پذیرد – مگر درصورتی که شما کل کسب‌وکار خود را بفروشید. حتی در آن صورت هم نباید یک پایان داشته باشد مگر اینکه شما کسب کار خود را به یک کم عقل فروخته باشید.بازاریابی فراتر از یک هنر است، مطمئنا همه گونه‌های هنری را در بر می‌گیرد – موسیقی، نویسندگی، بازیگری، رقص، فیلم برداری، نقاشی،تصویرگری، عکاسی، خوانندگی – اما خودتان را فریب ندهید که شما یک هنرمند هستید.

هیچ بازاریاب چریکی خوره کار نیست.بازاریابی هنر واداشتن مردم است تا فکر خود را تغییر دهند.اگر در استخدام، آموزش و تفویض اختیار به افراد خوب عمل شود بازاریاب‌های چریک از گرفتاری در امان خواهند بود. استخدام، آموزش و تفویض اختیار چه اثری بر بازاریابی دارند؟ اینها اثر زیادی بر بازاریابی دارند زیرا بخش‌های جدایی ناپذیر تجربه مشتری از رابطه با شما هستند.بازاریابی چریکی تحقق این واقعیت است که بسیاری از جزئیات بر توان و قدرت برند شما موثر هستند، مانند تجربه مشتری از رابطه با شما و میزان رضایتمندی شما وقتی سود بدست آمده خود را مشاهده می‌کنید!توصیه‌های مفید منابع انسانیدر مصاحبه متقاضیان کار، آنها را دریک اتاق با یک میز و دو صندلی به مدت دو ساعت بدون هیچ راهنمایی تنها بگذارید و بعد از دو ساعت به اتاق باز گردید و ببینید که آنها چه کاری انجام می‌دهند.* اگر آنها میز را زیرورو کرده بودند آنها را در بخش مهندسی به کار بگیرید.* اگر آنها درحال شمردن ته سیگارهای درون سطل زباله بودند، آنها را در بخش مالی به کار بگیرید.* اگر آنها در حال تکان دادن دست و بلند بلند حرف زدن بودند، آنها را به بخش مشاوره بفرستید.

* اگر آنها با صندلی‌ها حرف می‌زدند، اداره کارگزینی مکان مناسبی برای آنان است.* اگر اتاق آکنده از بوی عرق بود، شاید آنها برای قسمت پشتیبانی ساخته شده‌اند.* اگر درباره قیمت میز و صندلی از شما می‌پرسند، آنها را در بخش خرید به کار بگیرید.* اگر درباره جنس میز و صندلی بحث می‌کنند که چوب سخت متعلق به جنگل‌های بارانی نیست، روابط عمومی مکان مناسبی برای آنها است.* اگر خوابیده بودند، آنها از جنس مدیریت هستند.* اگر در حال نوشتن خاطرات خود بودند، آنها را به تیم گزارشات فنی ملحق کنید.* اگر حتی به چیزی نگاه هم نمی‌کردند تا زمانی که شما وارد اتاق شوید، آنها را در بخش حراست به کار بگمارید.مرتضی قاصدی:* اگر به شما بگویند که اوضاع آنقدرها هم که به نظر می‌رسد بد نیست، آنها را به بخش بازاریابی بفرستید. والت دیزنی و ری کراکگفته می‌شود والت دیزنی - موسس شرکت فیلم سازی دیزنی - و ری کراک – بنیانگذار رستوران‌های مک دونالد – هر دو آدم‌های بیش از اندازه منظم و وسواسی بودند.یک روز هر دوی آنها در یک مکان حضور داشتند و پس از مدتی همزمان در دستشویی به یکدیگر می‌رسند. چون هیچ کدام از آنها نمی‌خواستند که دست به دستگیره در دستشویی بزنند پس شروع به گفتگو کردند و بی‌صبرانه منتظر بودند که شخص دیگری وارد شود و در دستشویی را باز کند که باعث شد گفتگوی‌شان 20 دقیقه طول بکشد، به طوری که زمانی که در باز شد هر دوی آنها با عجله به سوی در دویدند تا قبل از بسته شدن در خارج شوند.نظم و ترتیبنظم و ترتیب آن چیزی نیست که در صبح شنبه‌ها اتفاق می‌افتد. نظم و ترتیب چیزی است که در هر ثانیه باید ادامه داشته باشد. اگر افراد ببینند که محوطه ساختمان شما نامنظم و کثیف است گمان می‌کنند که مسیر کسب‌وکار شما نیز اینگونه نامرتب و بی‌دقت است. و اگر محوطه ساختمان شما منظم و تمیز باشد آنها مسیر کسب‌وکار شما را نیز منظم و مرتب می‌پندارند.زمانی که ما از شرکت دیزنی بازدید می‌کردیم مدت زمانی را در Epcot سپری کردیم و بر روی نیمکتی نشسته بودیم و در مدتی که آنجا بودیم هیچ زباله‌ای بیشتر از10 دقیقه روی زمین باقی نمی‌ماند و افرادی از پشت دکورهای بوته زار و ابرها می‌آمدند و سریع آشغال‌ها را بر می‌داشتند و نظم و نظافت را به صحنه باز می‌گرداندند.

سلام

مهم ترين بخش براي يك بازاريابي خوب شناخت مشتريان است. براي شناخت مشتريان بايد بتوانيم بازار را به بخش هاي مناسب تقسيم كنيم و بازار هدف خود را انتخاب نماييم. براي بخش بندي بازار براي موثر بودن، بايد چند نكته را در نظر داشته باشيم:
1-قابل اندازه گيري باشد. (اندازه، قدرت خريد و خصوصيات بخش بايد قابل اندازه گيري باشد)
2- بخش بازار بايد به طور موثر قابل دسترس و خدمت رساني باشد.
3-بخش هاي بازار بايد به اندازه كافي بزرگ و سودمند باشند.
4-بخش هاي مختلف بايد از نظر منطقي قابل تمايز باشند و به عناصر و برنامه هاي مختلف بازاريابي، به طور متفاوتي پاسخ دهند.
5-براي جذب كردن و خدمات دهي به بخش هاي مختلف، بايد برنامه هاي مؤثري طراحي كرد. (تبليغات مناسب)

رضا سيفي
25 آذر ماه 97

برای ارسال پاسخ ابتدا باید وارد سایت شوید.

گفتگوهای هم رده:


آیا مجله سیگنال را می پسندید؟