افزایش بهرهوری
هر سازمان یا بنگاه اقتصادی از نیروی انسانی و فرایندهایی تشکیلشده که در صورت عدم کارکرد درست باعث ایجاد مشکل در خروجی کل سازمان و یا کم شدن میانگین بهرهوری و عدم تحقق اهداف میگردد.
یکی از گامهای مهم در زمان بحران اقتصادی بررسی دقیق بهرهوری کارمندان و مدیران در سازمان است.
مهم نیست که ما در یک شرکت بزرگ با چند ده کارمند و یا یک فروشگاه کوچک 2نقره مشغول فعالیت هستیم.
گام اول:
در ابتدا باید ببینیم شرح وظایف دقیقی در سازمان ما برای هر یک از کارکنان وجود دارد یا خیر.
در صورت عدم وجود شرح وظایف باید برای هر پست بهطور دقیق مشخص کنیم که هدف اصلی حضور یک مدیر یا کارمند در آن پست چیست و دقیقاً برای تحقق اهداف چهکارهایی باید انجام دهد.
پس از تدوین شرح وظایف و توجیه کارکنان سازمان باید شیوهای را برای اندازهگیری در نظر گرفت تا بتوان از طریق اعداد مشخص کرد فرد تا چه میزان به هدف مشخصشده نزدیک شده.
البته بدیهی است که باید شرح وظایف یک فرد با توانایی او متناسب باشد و عدالت را باید در این زمینه رعایت نمود.
گام دوم:
یکی دیگر از اقدامات مفید درزمینهٔ افزایش بهرهوری درخواست گزارش کار دقیق در بازههای زمانی مشخص است.
پیشنهاد من این است که باهمکاران یک روز و ساعت مشخص را در هفته تعیین نمایید و دریک جلسه هرکدام از کارکنان گزارشی از فعالیت هفته ارائه دهند و چگونگی تحقق هدف فرد و یا علل ناکامی در انجام درست وظایف مرور گردد و راهکارهایی برای بهتر شدن کار ارائه گردد.
مطمئناً وقتی افراد موظف باشند گزارشی از عملکرد خود را ارائه دهند خود را ملزم میدانند تا با بهرهوری بهتر و تلاش بیشتری کار کنند تا خود را بهعنوان یک فرد مفید و وظیفهشناس در سازمان معرفی کنند.
یک توصیه به مدیران شرکت که میتواند در انگیزه و اشتیاق کارکنان مؤثر باشد این است که اولین کسی باشید که گزارش هفتگی خود را ارائه میدهید و تلاش شما برای بالا بردن بهرهوری تأثیر بسیار زیادی روی کارکنان شرکت خواهد داشت.
باید روحیه کار جمعی و همدلی برای مواجهه با بحران را در سازمان ایجاد کنید وگرنه این مشکلات سازمان را به نابودی بکشاند.
گام سوم:
از ابزار تشویق برای افراد وظیفهشناس استفاده کنید تا انگیزه بیشتری پیدا کنند و احساس کنند مدیرشان قدر زحمات آنها را میداند.
گام چهارم:
کارمند بیخاصیت را بهسرعت اخراج کنید.
ما ایرانیها به سبب خصوصیاتی مثل احساساتی بودن و خجولی معمولاً در اخراج کارمندان بیخاصیت تعلل به خرج میدهیم.
اگر در سازمان کسی وجود دارد که معمولاً وظایف خود را درست انجام نمیدهد و راهی برای اصلاح او نمییابید او را بهسرعت اخراج کنید.
وجود این افراد هم بهرهوری سازمان را پایین میآورد و هم تأثیر مخربی بر دیگر کارمندان دارد.
شرکتهای خارجی که در بازار جهانی میتوانند دوام بیاورند بهسرعت از ابزار اخراج در مواجهه با کارمند بیخاصیت استفاده میکنند.
سعی کنید باکسانی کارکنید که کاملاً مشتاق به پیشرفت هستند و وظایف خود را تا جایی که بتوانند در جهت پیشرفت سازمان بهخوبی انجام میدهند.
گام پنجم:
در کنارافزایش بهرهوری کارمندان تلاش کنید و فرایندهای حاکم بر سازمان را نیز بازنگری نمایید و در صورت امکان فرایندهای زائد را حذف و فرایندهای پیچیده را ساده و آنهایی را که میشود باهم ادغام نمایید.
فرایندهای پیچیده و زیاد باعث سردرگمی و نیاز به کارمندان بیشتر میشوند.